خلاصه کتاب دفتر دل-مرحوم آقا مجتبی طهرانی
نکته: در مراتب دقیق روح عبارت است از : ۱-نفس(پایین ترین مرتبه روح) ۲- عقل ۳- قلب
تعریف نفس: پایین ترین مرتبه روح که برای کار کردن و بهره گیری به مواد مادی نیازمند است(عمل)-پس از مرگ شکل نفس تغییر کرده وشکل برزخی به خود میگیرد.- این تغییر شکل متناسب با اخلاقیات و منش افراد است که در زندگی دنیایی چگونه هستند.
تعریف عقل: مجرد است و نه وجود و نه افعال آن مادی نیست.
نکته: صرفا دانستن حرف خوب که به درد نمیخورد -مریض با دانستن این که یک دارو خوب است که خوب نمیشود و باید پس از داستن این که یک دارو خوب است از آن استفاده نماید.از دانستن تا عمل فاصله بسیار است.
نکته: درک کار عقل است و شهود کار قلب-کار عقل کسب دانش و دانستن است -کار قلب کسب بینش است.(یعنی: عقل نتیجه گیری و بررسی میکند-قلب برهان سازی میکند)
نکته: عقل برهان میخواهد(برهانی که از قلب آمده باشد) و این برهان ها وقتی بدرد میخورد که با قلب سالم همسو باشند-آنگاه است که عقل ثمر بخش عمل کرده است.
نکته: انسان با قلب است که به خدا میرسد و عقل به تنهایی قابلیت رساندن انسان به خداوند را ندارد
نکته: عقل سردار لشگر قلب است.
نکته: قلب شریفترین بعد وجودی انسان است که خداوند به انسان ارزانی داشته است.و بالاتر از آن نیست
نکته: در آیات ۱۵۱ سوره آل عمران و ۱۲ سوره انفال خداوند میفرماید: در قلب کسانی که کفر ورزیده اند ترس خواهیم انداخت.
نکته: در عربی : فی یعنی گذاشتن در ظرف (مظروف)-ظرفیت
نکته: در عربی القی به معنی انداختن است
نکته: جایگاه ترس در قلب است و همچنین طبق آیه ۴ سوره فتح سکینه هم در قلب است.
نکته: حجرات ۷: جایگاه ایمان در قلب است و این که ایمان در قلب انسان آرایش و پیرایش میشود.
نکته: اندازه قلب بینهات است. مظروف این ظرف قلب خداوند است
نکته: حدیث قدسی: من در آسمان ها و زمین نمیگنجم اما در قلب مومن است که میتواند مرا در خود جای دهد
نکته: امام صادق ع : قلب حرم خداست و در حرم خدا چیزی جز خدا راه ندهید-بحارالانوار ج ۶۷ صفحه ۲۵
نکته: خداوند در ابتدا به نیت نگاه میکند و خود عمل را مبنای اصلی قرار نمیدهد -عملی که از دل براید زیباست و این که حتما عملی که از دل براید زیبا خواهد شد
نکته: اگر کسی آهنگ خدا کند ،حرکت قلبی او، وی را زودتر از عمل، به خداوند میرساند
نکته: وقتی سجده میکنی باید قلب هم سجده نماید-یعنی برای هر عمل باید قلب هم همسو باشد
نکته: عقل(تفکر افراد) میتواند هر موضوعی را تحلیل نماید-شاخص خوب بودن افراد قلب خوب افراد است و نه این که فرد حرف خوب بزند یا این که خوب تحلیل نماید
نکته: خداوند قلب را در همه حال هدایت میکند و اینکه برخی افراد بخاطر کور و کر شدن قابلیت هدایت نخواهند داشت.
نکته: اولیای خداوند به دل نگاه میکنند و هدایت میکنند
نکته: امام باقر در بحار الانوار میفرماید: قلب ۴ نوع است
۱-نفاق و ایمان باهم در یک جا: ایمان دارند ولی محکم نیستند
۲-منکوس: سروته، واژگون، منافق، ایمان ندارند و ادعا هم ندارند
۳-مطبوع: بدترین نوع قلب-ظلمانی، درها بسته شده و مهر خورده است، منافق، ایمان ندارند ولی ادعا دارند
۴-ازهر:مومن، درون قلب ، چراغ روشنی و تلولو است-ایمان محکم و پایدار
نکته: الولد المنکوس: بچه ای که سروته بدنیا بیاید را میگویند که از پا به دنیا بیاید
نکته: ازهر: سپید و نورانی-به خورشید و ماه ازهران میگویند-زهرا یعنی زنی سپید و نورانی
نکته: سودا یعنی کبود و سیاه
نکته: حشر انسان در قیامت بر اساس دل ویا همان قلب انسان است
نکته: بهترین قلب برای انسان همان قلبی است که از صراط مستقیم که همان راه انسان کامل است تبعیت نماید
نکته: در باب فتح قلب:
۱-فتح قریب: مواظبت قلب از خواهش های نفسانی -نصر من الله و قتح القریب
۲-فتح مبین: سوره فتح آیه ۱-انا فتحنالک فتح المبین-بعد از فتح قریب فتح مبین است-شهود تحلیات اسما و صفدت الهی
۳-فتح مطلق-سوره نصر آیه یکم-ادا جاء نصرالله والفتح- شهود و تجلیات ذات خداوند -شهود کامل خداوند
نکته: اما باقر ع: مومن دو ویژگی اصلی دارد: ۱- شکر گذار ۲-بردبار(صبر) است
نکته: شکر بر ۳ نوع است:
۱-قلبی: دانستن نعمت
۲-زبانی: حمد وستایش هنگام بهره مندی از نعمت
۳-عملی: مصرف نعمت در راه رضای خداوند(بهترین عمل از نعمت)
صبر: تحمل سختی ها وبی تابی نکردن در برابر سختی ها-انتظار برای فراهم شدن فرصت مناسب-این افراد بلا و حادثه نمیخواهند ولی اگر دچار شوند صبر میکنند
نکته: صبر از ارکان ایمان است
حضرت علی ع: صبر برای انسان همانند سر است برای بدن-اگر نباشد انسان میمیرد
نکته: صبر اولیا خداوند: صبر بدون اکراه-از تمام حوادث در راه رسیدن به خدا با آغوش باز استقبال میکنند.صبر آنها نسبت به فراغ است آن هم فراغ از محبوب-از فراغ الله میسوزند
نکته: صبر انسان های عادی از نوع استقامت در سختی و مشکلات است
نکته: شرح به معنی توسعه و گسترده شدن است و صدر به معنی قلب است-فتح به معنی باز شدن قلب است.
نکته: اگر درب قلب بسته باشد و مهر خورده باشد، اندازه ظرف دل کوچک خواهد شد بخاطر فشاری که از بیرون به قلب خواهد آمد.
نکته: دل غذا میخواهد آن هم غذای متناسب با فطرت
نکته: حب دنیا راس و منشا زایل شدن قلب است
نکته: امام صادق ع: اگر بخواهی کوهی را از زمین برداری آسانتر ازین است که بخواهی دلی را تکان دهی-برگرداندن دلی که واژگون است بسیار مشکل است.
نکته: دل در زمان جوانی راحتر تغییر میکند تا پیری
نکته: محبت و حب از قلب است.
نکته: زهد یعنی عدم تعلق به دنیا
نکته: عفلت از یاد خدا، توجه به دنیا و هوی وهوس
نکته: فهم عقل و پذیرش قلب دو موضوع متفاوت است- ایمان در دل - اعتقاد در عقل
نکته: برای رشد در هر عاملی دو پارامتر وجود دارد: ۱-حفاظت در برابر نفوذ و فساد ۲-افزایش شدت نورانی بودن
نکته: برای هر چیزی امنیت از اولویت بالاترین برخوردار است.
نکته: همه افراد مقداری نفاق در وجود خود دارند
نکته: اگر انسان در عقل دچار انحراف شود دچار شرک جلی میشود. یعنی مخلوق را بجای خالق قرار میدهد
نکته: عقل نویسنده است و کار آن نگارش است و صفحه ای که در آن مینویسد همان قلب است.
نکته: نتیجه شرک جلی در انسان این است که انسان نقش غیر خالق را د دل میپروراند
نکته: مریضی قلب بخاطر نفاق است.
نکته: شناسه شناخت قلب سالم، توجه به این که انسان به چه ابعادی گرایش دارد: خدایی ویا شیطانی
نکته: قساوت به معنی سخت و درشت شدن و تاریکی است.
نکته: آرزوهای دور و دراز {یعنی حالا حالاها در این دنیا خواهم ماند} اولین سبب تولید قلب قسی است.
نکته: امام علی ع: کسی که میخواهد فردا زنده بماند یعنی میخواهد همیشه زنده بماند
نکته: یاد مرگ دل را زنده نگه میدارد
نکته: آرزوهای دراز -اگر از منظر عقل بررسی شود عین جهل است و اگر از نظر شهوت بررسی شود همان حب دنیا است.
نکته: قساوت قلب:
۱-حرف زیادی که در آن یادی از خداوند نشود
۲-ترک عبادت
۳-گناه
۴-گوش کردن به لهو مقل آهنگ های حرام
۵- رفتن به شکار برای هوس رانی
۶-رو آوردن به حاکمان ستمگر
۷-انباشتن مال زیاد-ثروت
۸-نگاه کردن به صورت شخص بخل
۹-اگر از درد کشیدن شخص دیگری که دارد درد میکشد متاثر نشدیم یعنی قساوت قلب داریم
نکته: بخیل یعنی: کسی که مالی را انباشته نگهداشتته است این که در جایی که شرعا و عقلا شایسته است مصرف نمیکند
نکته: رقت قلب: اگر تذکر قلبی داده شود زود متاثر شود-انزجار در برابر نافرمانی خداوند
نکته: رقت قلب:
۱-یاد خداوند در قلب
۲-تفکر -گریه از خشی الله-
نکته: خوف: ترس خالی خشی: ترس همراه با معرفت
۳-یاد مرگ
۴-مقابله با نفس در جهت عبادت(رنج عبادت)
۵-معاشرت با خوبان
۶-آبادانی قلب با معاشرت افراد صاحب عقل
۷-استغفار
۸-خواندن قرآن
نکته: یکی از دلایل نام بردن قلب به کلمه قلب: از کلمه تقلب می آید به معنی رود عوض شدن و منقلب شدن
نکته: ریسمان اللهی همان رابطه بین عبد و مولاست
نکته: توصیه رسول خدا به کسی که از قلب قسی خود شکایت کرده بود: برو و مسکین را طعام بده - برو و بر سر افراد یتیم دست بکش
نکته: حداکثر کار عقل: تشخیص و جستجو وانتخاب موحودی که از همه لحاظ کامل و تمام باشد و آن را به قلب اراُیه بدهد. حالا این گزینه را قلب قبول کند یا نکند و پس بزند
نکته: در شب قدر رابطه بین عبد و مولا از بالا به پایین است
نکته: زیغ به معنای متمایل شدن و انحراف پیدا کردن است.وقتی زیغ میآید که در قلب شک بوجود بیاید.
نکته: قلب بصورت پیش فرض به سمت حق حرکت دارد-وقتی به حق برسد آرامش پیدا میکند و این که هرچه در جهت حق حرکت کند به همان اندازه آرامش پیدا میکند و به سکینه میرسد
نکته: در پس قلب آرام ومطمئن، نفس مطمئن است
نکته: سکون و سکینه یا همان اطمینان و طمانینه متضاد است با شک و تردید و ریب و زیغ
نکته: آرامش در سخت ترین لحظات وقتی رخ میدهد که نفس به اطمینان رسیده باشد - نفس مطمئن
نکته: دلبستگی شدید ویا حب و یا علاقه شدید به یک چیز باعث کور شدن آن چیز میشود.
نکته: معاشرت با چند گروه دل را میمیراند
۱-متنغم غوطه ور در مال دنیا و نعمت
۲-کوتاه فکر ها-احمق: پیش بینی ندارد-نه درک و نه فهم از موارد
۳-کسانی که در عمل یا اعتقادات وی انحراف مشاهده شود
نکته: عوامل موت قلب:
۱-ورع قلب: انباشتن گناه بر روی گناه-عادت و تکرار
۲-کثرت ضحک با همان زیاد خندیدن بی جهت به حالت فرح و شادی که اظهار شود
۳-«إتراف: ناز پروردگی در امور مادی
نکته: ورع در معنا:پرهیز از حرام و شبهات مالی
نکته: ورع در اصطلاح: پرهیز از شبهات
نکته: حکمت: علم به حقیقت اشیا و یا چیز
نکته: حکمت با قلب سروکار دارد
نکته: مرکز علم در عقل است و مرکز حکمت در قلب است.
نکته: تفکر همیشه به حکمت منجر نمیشود
نکته: زنده شدن قلب: تفکر در راستای قلب-مجالست با افراد ذی حکمت
تعریف علم: دانایی-کسب مفاهیم- رابطه ها
معرفت:شناخت به منزله شهود
نکته: کلمه در علم نحو:ترکیبی از حروف- چیزی با اعراب ۴گانه فتح و رفع و کسرو وقف است
نکته: امام صادق ع: حرکت قلب به ۴ نوع است:
۱-رفع: قلب یاد خداوند کند-بالا آمدن -رفع حجاب
۲-فتح: خشنود از خداوند-رضایت از خداوند و باز کردن دریچه قلب برای خداوند
۳-خفض: مشغول غیر خداوند
۴-وقف: غفلت از خداوند و قساوت سکته معنوی
نکته: علامات قلب:
۱-رفع:
الف:سر تسلیم بر دستور مولا
ب:در دستور مولا رای و نظر و مخالفت نداشته باشیم
پ: استمرار و شوق دل-دوام شوق محبوب
۲-فتح:
الف:توکل به خدا- تمام امور را به رب واگذارد و از او بداند و با تمام انرژی و قوا به سمت او حرکت کند و عمل را به بهترین نحو انجام دهد
ب:صدق: هرچه هست را تقدیم خداوند نماید-درون وبیرون یکی باشد
پ:یقین: در ولایت رب شک نداشته باشد-بدون شک اقدام نماید
۳-خفض
الف:عجب-آیا به عمل خیر خود میبالد یا خیر
ب: ریا: در حرکت به سمت عمل(هرچند عمل خیر) ادعا و انگیزه غیر خدا داشته باشد
پ: حرص: دست درازی به بیش از چیزی که نیاز را برطرف میکند و آن را نگهدارد- منظور این که دست درازی برای نگهداری و انباشتن
۴-وقف
الف:عدم احساس شیرینی در بندگی
ب: گناه برابش تلخی ندارد
پ: حلال و حرام سرش نیشود
نکته: گام اول برای شرک ، شک است.
نکته: در نفس چهار صفت: شهوت و عقل و وهم و غضب در راس تمام قوای انسان است.
تمدن بدلی bornos.blog.ir