بسم الله الرحمن الرحیم

هدف وبلاگ،‌ ارائه مطالب و دانستنی هایم به دوستان و هم نوعان هست

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف وبلاگ،‌ ارائه مطالب و دانستنی هایم به دوستان و هم نوعان هست

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

صوت: URL

خلاصه جلسه هجدهم:  اسباب مستقیم بیماری

اولین سبب و علت اسراف در خوردن و پرخوری است

  • روایت: هربیماری از پرخوری
  • روایت: از غذا خوردن دست بکشید زمانی که هنوز به غذا میل دارید. برای بدن و برای معده تو بهتر است
  • روایت: همانا شکم بخاطر یک غذای اضافی یا یک بار پرخوری طغیان می‌کند به این معنی که در کارها و وظایف خود خلل بوجود می‌آید
  • روایت: شکم اگر سیر شود طغیان می‌کند
  • روایت: خوردن روی سیری(غذا خورده وسیر شده و بازم غدا می‌خورد) سبب بیماری شکم می‌شود
  • اولین آسیبی که پرخوری به بدن می‌زند: آسیب به خود معده است و دومین آسیب به خود شکم است و مرحله سوم به پوست انسان آسیب می‌زند
  • روایت: حضرت عیسی ع از شهری می‌گذشت: دید بک زن و یک مرد سر همدیگر فریاد می‌کشند: ایشان از آن دو پرسید چه مشکلی دارید: مرد گفت: این خانم من هست و خانم خوبی است و کارهای خوبی هم دارد و صالح هم هست و اما من دوست دارم از او جدا بشوم. حضرت فرمود: به من بگو مشکل این خانم چیست که می‌خواهی از او جدا بشوی؟ گفت: سنی‌ندارد اما پیر نشان می‌دهد و صورتش و وجه او ظاهر کسی که پیر است را نشان می‌دهد. حضرت عیسی ع: به خانم گفت آیا دوست داری صورتت همانند گذشته بشود، پس هرگاه غذا می‌خوری مبادا سیر بشوی زیرا غذا زیاد بشود و معده سنگین بشود طراوت صورت از بین می‌رود. زن اجرا کرد و صورت ایشان با طراوت شد
  • پرخوری موجب تلف شدن پمپاژ قلب شده و استفاده شدن همه خون برای هضم می‌کند. دیگر خون مناسبی برای شش و پوست باقی نمیماند تا پوست رنگ طبیعی و اکسیژن و آب داشته باشد و قلب نمی‌تواند شادابی صورت را حفظ کند و پوست شادابی و طراوتش را از دست می‌دهد
  • پرخوری و خوردن روی سیری موجب پیسی می‌شود
  • روایت حضرت رسول ص: خوردن روی سیری سبب پیسی می‌شود.
  • روایت: ۵ چیز سبب پیسی می‌شود: یکی از آن خوردن روی سیری است.
  • روایت: قلب‌هایتان را با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن نکشید و نمیرانید زیرا قلب مانند گیاه می‌میرد همانطور که به گیاه زیاد آب دهید(مردن به این معنی که کارایی و فعالیت خود را از دست بدهد-منظور مردن حقیقی نیست بلکه منظور ازدست دادن کارایی هست)
  • قلب دقیقا روی معده قرار گرفته است
  • زیادخوردن قلب را می‌میراند زیرا مانع تغذیه خود قلب می‌شود زیرا معده همه هم و غم‌اش این است که خون را به معده پمپاژ کند و مانع رسیدن خون مغذی به جداره قلب شده و قلب نمی‌تواند به خود برسد و خود را ترمیم و تقویت نماید
  • امروزه بیماری قلب شایع و زیاد است که یکی از دلایل آن پرخوری است
  • گرسنگی باعث می‌شود که رگ‌های قلب باز شود و عمل رساندن خون به عضلات و جداره خود قلب به خوبی انجام می‌گیرد
  • روایت: نیست چیزی مضرتر از زیادخوردن برای قلب مومن که بدتر از آن نیست
  • موارد زیادی هست که به قلب ضرر می‌رساند: سیگار و هم وغم و آلودگی هوا و روغن و چربی و کلسترول و موارد دیگر ولی بدترین آن پرخوری است

علایم بیماری قلب:

  • کار قلب منظم هست و با بیماری قلب ،قلب نامنظم می‌شود. نوار قلب یک‌نواخت نمی‌شود(موج متعدد و گاهی ممتد صاف غیر منظم می‌زند)
  • روایت: کسی که غذایش کم شود بدنش سالم می‌شود و قلبش صاف می‌شود و کارش منظم می‌شود(صاف شدن نفس)
  • روایت: کسیکه عادت به زیاد خوردن و زیاد نوشیدن کند قلب او دچار قساوت می‌شود
  • قساوت قلب بیماری روحی است.
  • روایت: سیر نشوید زیرا نور معرفت در دل‌هایتان خاموش می‌شود
  • قساوت قلب نوعی بیماری عضو هست که در قلب تغییری صورت می‌گیرد
  • به عقیده تبریزیان: بیماری‌های روحی و بیماری‌های عضو (یعنی قلب تپنده و سایر اندام‌ها) از یک جنس و سنخ هستند. هردو نقص درقلب تپنده هستند 
  • در روایات از قساوت قلب به عنوان بیماری یاد شده است
  • حضرت عیسی ع : قلب به بیماری شدیدتر از قساوت قلب مبتلا نمی‌شود(که از کمی گرسنگی است). 
  • در روایت قلب جدای از نفس صحبت شده و قرار داده شده است.
  • روایت: قلب بیمار نمی‌شود به سخت تر از قساوت. پس نفس غیر از قلب است. و قلب غیر از نفس است.
  • نکته: اینکه دکترهای امروزی می‌گویند بسیاری از بیماری‌های از سوءتغذیه است. این درست نیست. سوءتغذیه(بدی تغذیه) زیاد خوردن است. اینگونه نیست که کسی از گرسنگی بمیرد(خیلی نادر است).
  • بیشتر مرگ‌ها و بیماری‌ها از سیری است: دیابت و بیماری قلب و نقرس و فشار خون و چربی خون و موارد دیگر
  • سوء تغذیه را باید زیاد خوردن معنا کرد. همچنین کم‌تر از نیاز هم میشود معنا کرد ولی عمومیت در کم خوردن نیست بلکه بلای امروزی بشر زیاد خوردن است
  • نکته: مردم دنبال می‌گردند و غذاهایی که اشتها آور است را فراهم کنند و نفس را تحریک کنند
  • عادت‌های بدی وجود دارد که موجب زیاد خوردن است باید جلوی این عادت‌ها را بگیریم
  • روایت: بدترین کمک برای دین قلبی است که ترسو باشد وشکمی است که سیر نمی‌شود
  • روایت: مومن یک روده دارد و وقتی پر شد دیگر نمی‌خودر و کافر هفت روده دارد و سیر نمی‌شود و همین طور میخورد
  • روایت: هرچه انسان در دنیا سیر تر باشد او گرسنه ترین انسان در روز قیامت است
  • روایت: کسی که در دنیا بیشتر آروغ می‌زند این در روز قیامت بیشتر از دیگران گرسنه می‌شود. چیزی نیست مبغوض‌تر از شکم پر در نزد خدا
  • روایت: حضرت داوود: ترک کنید یک لقمه در حالی که انسان گرسنه باشد و نیاز به این لقمه داشته باشد و اگر این لقمه را نخورد نزد من محبوب تر است از عبادت ۲۰ شب از اول شب تا آخر شب
  • روایت: کم خوردن از عفت است و زیاد خوردن از اسراف است
  • امام علی ع: بهترین کمک برای انیکه انسان کنترل خود را بدست بگیرد و عادت‌های بد را کنار بگذارد گرسنگی است
  • نکته: قلب اگر سالم باشد کل بدن سالم خواهد بود
  • کم خوردن سوء تغذیه نیست و خوردن درست است
  • امام صادق ع: برای انسان بهتر است چند لقمه که کمر او راست بماند
  • در دین ما گرسنگی مدح شده و سیری نهی شده است. روزه واجب شده است
  • کسی که زیاد بخورد سلامتی‌اش کمتر خواهد بود

دومین سبب: اسراف در نوشیدن است

  • انسان مخلوق ضعیفی است و خداوند فرموده است که انسان را ضعیف آفریده‌ایم.
  • قرآن: بخورید و بنوشید ولی زیاد روی و اسراف نکنید
  • روایت: آب نخورید تا اینکه اشتهای‌ خوردن آب داشته باشید و درصورتی که اشتها هم دارید کم آب بخورید
  • زیاد نوشیدن سبب بیماری می‌شود
  • روایت از امام علی ع: سلامتی بدن معلول کم خوردن غذا و کم نوشیدن است
  • روایت: کسی که کم آب بخورد بدنش سالم می‌شود
  • برداشت از روایت: کم آب خوردن سبب بالاترین مرتبه سلامتی است
  • روایت: اگر مردم کمتر آب بخورند و آب خوردن را کم کنند بدن‌هایشان با استقامت خواهد بود.
  • با استفامت بودن بالاترین مرتبه سلامتی است.
  • اگر انسان زیاد آب بخورد بدنش سالم نخواهد بود
  • روایت: کمتر آب بخور خوردن آب سبب زیادی و هیجان هر بیماری می‌شود و آن را طولانی می‌کند
  • روایت: زیاد آب نخور و این زیاد آب خوردن اساس و سبب هر بیماری است
  • برداشت از روایت: آب نوشیدن را آهسته و با مکیدن و در نوبت‌های دیگر انجام دهید. با زیاد طول دادن و یواش یواش و تلذذ ولذت بردن بخورید 
  • حد نرمال این است که انسان ده بار در روز آب بخورد و اینکه آن را هم یواش و کم بخورد و آن را بقدری مزمزه نماید که از آن لذت ببرد
  • ۰ نظر
  • ۲۷ تیر ۹۸ ، ۱۰:۱۱
  • ۱۳۵ نمایش
  • behrooz mohamadi nsasab

صوت: URL

خلاصه جلسه هفدهم:  علل مستقیم بیماری

  • موارد ابتلا و گناه و اجل که در جلسه قبل گفت شد علت اول (بین علت‌ها علل اول) غیر مستقیم ببوده و علل مستقیم نیست باید چیز دیگری (غذا و نوشیدنی و هوا و فضا و ژن و اختلاف طبایع و مواردی )باشد تا علت تحقق بیماری باشد و بدن بواسطه آن بیماری شود
  • گناه موجب می‌شود که ساعت بیولوژیکی بدن به هم بریزد
  • بیشتر صحبت در پزشکی در حول این علل مستقیم است

اولین علل مستقیم:  زیاد خوردن (اسراف در خوردن)

  • اصل اول طب اسلامی است  وخداوند طب اسلامی را در یک جمله خلاصه کرده است و فرموده است که بخورید و بنوشید و اسراف نکنید و خداوند تمام طب را در این خلاصه کرده است
  • تعریف اسراف:
    • تعریف یک از کلمه اسراف: در لغت آمده که تجاوز از حد وسط را اسراف گویند. سوال حد وسط چیست؟
    • تعریف دوم: مرزی بین افراط و تفریط است.
    • سوم:راغب در مفردات: تجاوز از حد و مرز هرکاری که انسان انجام می‌دهد
    • چهارم: اسراف تجاوز  از حد
    • پنجم: بیش از اندازه نیاز انسان کاری را انجام دهد
    • ششم: اسراف در خوردن: خوردن بیش از اندازه سیر شدن
    • هفتم: اسراف در مقدار معین می‌شود که خروج از حد مقدار وسط را می‌گویند. یعنی اگر کسی غذای کمی بخورد و بمیرد این اسراف نیست
    • هشتم: از مرز حلال به مرز حرام خروج نماید
    • نهم: خارج شدن از مرز مقدار و نوع غذایی که برای بدن فع دارد و تجاوز به مقداری که به بدن ضرر دارد
  • رسول خدا ص: هر چیزی را که میخواهی بخوری اسراف است و باید در خوردن هم در مقدار و هم در نوع جلوی نفس را بگیری(هر غذایی که دلش بخواهد)
  • امام صادق ع:  درچیزی که مصلح بدن است اسراف نیست. اسراف در این است که تلف و فساد اموال باشد و در عین حال برای بدن هم ضرر داشته باشد(تلف امواد+ضرر بدن)
  • روایت: چیزی که برای بدن صلاحیت داشته باشد اسراف نیست
  • نتیجه چیزی که برای بدن خوب باشد هرچقدر که گران هم باشد اسراف نیست
  • نتیجه: اسراف در این است که از چییزی استفاده نمایی که برای بدن ضرر داشته باشد هرچند ارزان هم باشد
  • در بحث اسراف در موضوع غذا خوردن بیشتر مراد مقدار است
  • رسول خدا ص: خداوند تبارک و تعالی ظرف پرشونده‌ای بدتر از شکم خلق نکرده است(تبریزیان: شکم اگر پر شود ضرر دارد و شر است). وقتی انسان اگر نتواند جلوی خود را بگیرد یک سوم شکم برای غذا قرار دهید و یک سوم را برای نوشیدن قرار دهید و یک سوم را برای نفس کشیدن قرار دهید. نتیجه: پس یک سوم برای نفس باید بگذاریم پس همه شکم نباید پر شود و وقتی شکم پر شد یعنی ضرر
  • روایت مهم: آدمیزاد ظرفی را بدتر از شکم پر نکند. برای آدمیزاد چند لقمه کافی است. همین قدر که کمر خود را راست نماید. اگر نتوانست جلوی خود را بگیرد پس ۱/۳ غذا و ۱/۳ نوشیدنی و ۱/۳ نفس کشیدن قرار بدهد.
  • پس از روایت نتیجه میشود که اگر بیش از یک سوم شکم را پر نماییم می‌شود اسراف
  • احراز یک سوم شکم سخت است و تقریبی است.
  • امام علی ع خطاب به امام حسن ع : آیا به شما 4 مورد بیاموزم چیزی که اگر بدانی از طب مستغنی باشی: امام حسن ع فرمود بلی: امام علی ع فرمودند: ۱- غذا نخور مگر اینکه گرسنه باشی(پای سفره نرو مگر اینکه گرسنه باشی) ۲-دست از غذا برمدار مگ راینکه اشتها داشته باشی(وقتی اشتهایت تمام شد دست از غذا بکش) ۳- غذا را خوب بجو ۴- قبل از خواب به توالت برو
  • باید وقتی اشتها برطرف شد دست از غذا برداریم
  • روایت: غذا بخور غذایی که مناسب بدنت باشد. اگر بدنت مرطوب است غذای خشک بخور و اگر بدنت سرد باشد غذای گرم بخور و اگر بدنت گرم باشد غذای سرد بخور و اگر بدنت متعادل باشد غذای متعادل بخور و اگر غذا به اندازه باشد  بدن از آن غذا استفاده می‌کند و اگر غذا به اندازه نباشد بدن از کل این غذا استفاده نمیکند و هیچ فایده نمی‌بیند (چون معده نمی‌تواند غذا را خوب هضم کند و جذب موفق صورت نمی‌گیرد). کسی که به اندازه غذا بخورد این برای بدن نافع است و آب هم همین طور اگر آب به اندازه بخورد برای او نافع است و اگر زیاد بخورد  برای او ضرر دارد و باید به اندازه آب بنوشد. دست بکش از غذا خوردن وقتی که هنوز مقداری میل و اشتها به غذا داشته باشی که این برای بدنت مفید تر است و عقل بهتر کار میکند و برای بدن هم سبک تر است
  • برای فهم: وقتی انسان میتواند دو سه لقمه بخورد آن را نخورد
  • اسراف خوردن به اندازه سیری است
  • باید از خوردن دست بکشد وقتی که هنوز میل به غذا دارد
  • همه دنیا می‌فهمند که زیاد خوردن برای بدن ضرر دارد و در شرع و روایت‌ها تصریح شده است
  • روایت: معده خانه بیماری است
  • روایت: چه بسا یک غذایی و یک بار خوردنی و اسراف کردن مانع از چند وعده غذا بشود
  • قرآن: بخورید و بنوشید و اسراف نکنید
  • هارون‌رشید طبیب نصرانی داشت که ماهر بود: این طبیب به ابن واقد که یک مورخ یود می‌گوید در قرآن شما خبری از علم طب نیست. باتوجه به اینکه علم دوتاست ۱- علم بدن و علم فقه    . پاسخ میدهد که خداوند تمامی علم پزشکی را در کتاب خود قرار داده استکه  بخورید و بنوشید و اسراف نکنید و پیامبر ما تمامی پزشکی را در یک کلمه گردآوری کرده است و فرمودند: معده خانه بیماری است. این طبیب نصرانی وقتی این را شنید گفت: قرآن و پیامبر شما چیزی دیگری باقی نگذاشته است و همین تمامی علم طب است
  • سه احتمال درست در روایت: معده خانه بیماری است وجود دارد:
    1. معده خانه غذا است و غذا بیماری زا و سبب بیماری است.(پیامبر هر غذایی که میل می‌فرمودند سپس می‌فرمودند: خداوندا برکت بده به این غذا و غذای بهتری به ما بده- تنها در مورد شیر این را نمی‌گفتند و مشابه این را می‌گفتند که موید مفید بودن شیر است). پس معلوم می‌شود که هر غذایی به جز شیر  ممکن است بیماری زا باشد. صرفا اینکه نفع آن کم باشد اینطور نیست زیرا پیامبر دنبال نفع بیشتر نیست و دنبال رفع و دفع ضرر است.
    2. معده مرز بین خارج بدن و داخب بدن است. همراه غذا ویروس و میکروب و قارچ و غذای فاسد و غذای ضرر دار و موارد دیگر هم هست. خود غذا بیماری نیست ولی موارد همراه غذا بیماری‌زا باشد.
    3. بدن انسان در زمان غذا خوردن سعی میکند که غذا را هضم کند و در این زمان قلب شروع می‌کند به پمپاژ کردن خون به سمت معده تا اینکه معده کار هضم را انجام دهد و تمام هم و غم دستگاه‌های بدن متوجه و متأثر از معده می‌شود و از کارهای دیگر و حتی قلب از خود قلب  غافل می‌ماند. سیری زیاد بیماری قلبی می‌آورد.
  • روایت: گرسنگی غذای قلب است.
  • تبریزیان: سیری گرسنگی قلب است
  • زمانی که انسان زیاد می‌خورد قلب آسیب می‌بیند و شش آسیب می‌بیند زیرا قلب قدرت پمپاز خون به معده و شش را ندارد
  • زمانی که معده پر شود مغز کار نمی‌کند و فکر انسان می‌خوابد زیرا:‌ قلب نمی‌تواند خون به مغز پمپاژ کند وکل فعالیتش به معده صرف شود
  • سیری زیاد مریضی می‌آورد
  • هر غذایی بجز شیر ضرر دارد
  • عسل طعام نیست بلکه دارو است و شفاست
  • دلیل اینکه زیاد خوردن موجب بیماری می‌شود:

    • روایت: هیچ ظرفی را انسان بدتر از شکم پر نکند: اولین موضوعی که به ذهن می‌رسد این است که غذا بیماری است
    • روایت: زیاد خوردن مکروه است: کلمه مکروه   به معنی ضرر رساندن است (به عقیده تبریزیان تمام مکروهات ضررهای دنیوی دارند)
    • روایت: خداوند از زیاد خوردن بدش می‌آید(مبغوض است). خداوند از چیزی که برای انسان سود داشته باشد بدش نمی‌آید
    • روایت: نیست  چیزی  مغبوض تر از شکم پر برای خداوند
    • روایت: فاسد شدن بدن (بیماری و ضرر و کاستی و نقص) از زیاد خوردن است
    • روایت: همانا بدن طغیان می‌کند بخاطریک وعده غذا. ظغیان بدن به معنی نافرمانی است و وظایف خودرا به خوبی انجام ندادن است.
    • روایت: شکم طغیان می‌کند
    • روایت: زیاد خوردن و زیاد خوابیدن نفس را فاسد می‌کند و برای انسان مضرت همراه می‌آورد
    • رسول خدا ص: مبادا شکم را پر کنید زیرا این سبب فساد بدن و بیماری  و سبب کسل شدن بدن از عبادت است
    • روایت: کسی که زیاد می‌خورد بدنش بیمار می‌شود و قلبش قاسی و سنگدل می‌شود
    • روایت: کم است کسی که زیاد بخورد و بیمار نشود
    • روایت: کسی که غذایش زیاد باشد سلامتی او کمتر است و خرجش زیاد می‌شود(هزینه غذا - پس از بیماری هزینه طبیب - هزینه تن پروری و با تاکسی سفر کردن و پیاده نرفتن)
    • روایت: کسی که زیاد می‌خورد  سلامتی اش کمتر است روزهای بیماری او بیشتر و روز‌های سلامتی او کمتر است و کمتر سالم می‌ماند
    • روایت: سلامتی و زیاد خوردن با هم جمع نمی‌شوند
    • روایت: هر بیماری(تمام بیماری‌ها) از پرخوری است.به جز تب که میکروبی است و از بیرون وارد می‌شود
    • روایت: سلامتی نیست با غذا خوردن(نفی کردن سلامتی با غذا خوردن)-این یعنی تمامی بیماری‌ها از پرخوری است(شاید تب هم از پرخوری باشد زیرا زمینه با پرخوری ایجاد می‌شود تا میکروب راحت وارد بدن بشود)
    • روایت: کسی که غذایش کم باشد بدنش سالم است. قلبش صاف میشود
    • روایت: اگر مردم در غذاخوردن زیاده روی نکنند بدن‌هایشان معتدل می‌ماند
    • روایت: گرسنگی غذا است. غذای روح و غذای قلب است.
    • قلب زمانی به خود می‌رسد و خود را تقویت می‌کند که معده گرسنه است و نیاز به پمپاژ خون به معده را نداشته باشد
    • روایت: گرسنگی سلامتی بدن است
    • روایت: کم خوردن جلوی زیادی از بیماری‌‌های بدن را می‌گیرد
    • نتیجه: گرسنگی و کم خوردن مانع بیماری است. زیاد خوردن میشود عدم مانع است برای بیماری
    • روایت: کمی غذاخوردن برای نفس و نگهداشتن نفس بهتر است و سبب تداوم و استمرار سلامتی است
    • روایت: گرسنگی و بیماری جمع نمی‌شوند. اگر گرسنه (استمرار) بشوی . بیمار نمی‌شوی
    • نتیجه گیری از روایت معصوم: گرسنگی و کم خوردن درمان است(زیرا امام فرمودند: گرسنگی و بیماری جمع نمی‌شوند)
    • یکی از راه‌های درمان گرسنگی و کم خوردن است
    • امام علی ع: همیشه سیر بودن سبب انواع بیماری‌هاست(فشار خون و تری‌گلیسیرین و سرطان و غیره)
    • روایت: مبادا شکم را پر کنید زیرا کسی که همیشه سیر باشد، بیماری‌هایش زیاد می‌شود و خواب‌هایش آشفته می‌شود
    • روایت: مبادا بطور مداوم سیر باشید. زیرا  ژن بیماری‌ها در بدن وجود دارد  و این سیری سبب تحریک بیماری‌ها و تهییج بیماری‌ها می‌شود و سبب برانگیختن معلولیت‌ها ست
    • ۰ نظر
    • ۲۵ تیر ۹۸ ، ۱۵:۳۹
    • ۱۳۱ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab

    صوت: URL

    خلاصه جلسه شانزدهم: علت غیر تحقق غیرمستقیم بیماری:۱-ابتلا به جهت منزلت(پیش‌تر گفته شده) ۲- گناه ۳-اجل

    • شاید بشود بیماری را براساس این سه علت به سه دسته تقیسم کرد:۱-بیماری ابتلا ۲-بیماری گناه ۳-بیماری اجل
    • به بیماری اجل بیماری سام میگویند. 
    • بیماری ها از نظر جنس به دوسته تقسیم می‌کنند: ۱- سام(درمان و دارور در آن موثر  نیست و منجر به مرگ می‌شود)    ۲- بیماری غیر سام(درمان و دارور در آن موثر  است و منجر به مرگ نمی‌شود)
    • در بیماری سام و غیر سام هردو یکی است ولی حقیقت بیماری متفاوت است. در هردو ممکن است فرد مبتلا به بیماری اسهال شوند ولی در بیماری سام درمان و دارو  اثر نمیکند و  در بیماری غیر سام درمان موثر است و دارو اثر میکند
    • ثاثیر دارو معلول علل و اسباب است. دارو علت درمان و شفا است.در بیماری غیر اجل(غیر سام) بین دارو و بیماری سنخیت وجود دارد برای همین شفا صورت می‌یابد ولی در بیماری سام بین دارو و بیماری سنخیت وجود ندارد و دارو اثر نمیکند
    • دو نوع بیماری داریم:۱-دارو در آن موثر است  ۲- دارو در آن موثر نیست و تاره حال بیمار بدتر می‌شود
    • روایت: برای هر بیماری دارویی هست به جز بیماری سام(بیماری مرگ)
    • امام علی ع: کسی که ۲۱ دانه مویز قرمز  بصورت ناشتا بخورد مریض نمی‌شود مگر به بیماری مرگ
    • این که مراد از کلمه سام کلمه مرگ حاصل بشود بنظر بعید است.
    • رسول خدا ص: در سیاه دانه درمانی است از هر درد بجر سام
    • روایت: بیماری اسباب و علل متنوعی دارد بیماری ابتلا و بیماری عقوبت گناه و بیماری‌ای که فنا و مرگ بر اساس آن قرار داده شده است
    • رسول خدا ص: هیچ بنده‌ای این دعا را برای بیماری نمی‌خواند مگر اینکه خداوند او را خوب کند مگر اینکه مقدر شده باشد که با آن بیماری از دنیا برود: «أسألُ اللهَ العظیمَ ربَّ العرشِ العظیمِ أَنْ یَشفیَکَ» (۷ مرتبه).
    • تمام طبیبان و دکترها که ادعا می‌کنند که فلان شخص را از مرگ نجات دادند این باطل است زیر اگر بیماری از نوع سام می‌بود هیج کاری نمی‌توانستند بکنند
    • اگر بیماری از نوع سام نباشد خود به خود منجر به مرگ نخواهد شد
    • آیا کلمه سام به معنی خود مرگ است یا اینکه بیماری مرگ است؟ به معنی بیماری مرگ است(سام یعنی مرگ بطور دقیق‌تر بیماری که مرگ در آن حتمی شده باشد)
    • در کتب لغت سام را مرگ معنی کرده‌اند.
    • برداشت می‌شود که کلمه سام کلمه عربی نیست
    • اصحاب از رسول پرسید که سام چیست؟ رسول ص فرمودن که الموت
    • برای هر بیماری دارویی هست الا بیماری مرگ است
    • روایت: کسی که به یک بیماری یا علتی مبتلا شود خود را با تربت امام حسین ع درمان نماید خداوند از آن بیماری او را درمان می‌کند مگر اینکه بیماری سام باشد.
    • رسول خدا ص: بیماری سام را من شفا نمی‌دهم.(مراد از سام بیماری مرگ است وگرنه اگر مراد خود مرگ بود که باید رسول خدا ص می‌فرموند: من مرده را زنده نمی‌کنم و کلمه شفا برای مرده معنی ندارد)
    • یک بیماری داریم که اسم آن سام است و دارو و درمان در آن واقع نمیشود
    • از روایت ها برداشت میشود که این بیماری سام حادث است و از زمان حضرت آدم نبوده و بعدا بوجود آمده است و اخبار آمده این گونه است که مردم در زمان حضرت ابراهیم بدون سبب می‌افتادند و بدون سبب می‌مردند
    • روایت: مردم اینکونه بودند که سالم و بدون علت می‌مردند(در زمان حضرت ابراهیم ع) و حضرت ابراهیم ع به خداوند دعا کرد که برای مرگ علتی و سببی قرار بده و به وسلیه این سبب مرده هم پاداشی ببرد و تسلیتی باشد برای نزدیکان و بستگان تا اینکه آمادگی داشته باشند و خداوند موم را نازل کرد که آن همان سام است و بعد از آن انواع بیماری‌های سام نازل شد.
    • حضرت نوح شدیدا بیمار بود و طوریکه شب میگفت تا صبح زنده نمی‌مانم و صبح میگفت تا شب زنده نمی‌مانم
    • بیماری سام این طور نیست که عام باشد و استثنا ندارد و این است که فقط با دعا می‌توان آن را دفع کرد
    • حضرت رسول ص : سیاه‌دانه شفا برای هر دردی است مگر سام و ایشان به مخاطب رو کرده و فرمودن که آیا به شما چیزی نشان بدهم که از هیچ چیز مستثنا نیست، مخاطب گفت بلی و حضرت رسول ص فرمود دعا چراکه قضا و قدر را برمی‌گرداند هرچقدر هم که محکم شده باشد
    • در بیماری سام اینطور نیست که هیچ چیزی در آن موثر نباشد و دعا در آن اثر دارد
    •  
    • ۰ نظر
    • ۲۵ تیر ۹۸ ، ۱۲:۳۶
    • ۱۷۳ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab

    صوت:  URL

    خلاصه جلسه پانزدهم: گناهان در بدن نگهداری و رتبه بندی می‌شوند

    • قرآن: روز قیامت اندم بدن نسبت به عمل شهادت می‌دهد(شهادت دادن تصویری یا نشانه‌هایی از عمل در خاطر او می‌ماند و در زمان نیاز آن را منعکس می‌کند)
    • این اندام با کلام شهادت می‌دهد
    • شاهد یعنی اینکه کسی یک واقعه ای را دیده است و عکس آن را در خاطر دارد و در دادگاه منعکس می‌کند
    • گفتگویی بین اندام و شخص صورت خواهد گرفت که شخص به اندامی که علیه او شهادت خواهند داد اعتراض می‌کند
    • این که اندام‌ها شهادت می‌دهد دنیوی هست و امری لزوما اخروی نیست. در همین دنیا اثراتی از  گناه در اندام باقی‌می‌ماند که با وسیله می‌توانیم به گناه صورت گرفته پی‌ببریم
    • این که بیماری انسان را فرا می‌گیرد بخاطر این است که اثر مانده از گناه را از آن اندام بزداید
    • حضرت رسول ص: برای شخص بیمار ۴ نفع است: ۱-قلم از او برداشته می‌شود(گناهانش نوشته نمی‌شود) ۲-ملائکه کارهایی(هر کار فضل) که قبلا در حال سلامتی انجام می‌داد و در حال بیماری نمی‌تواند انجام دهد را برای او می‌نویسد ۳- این بیماری در  سراسر اعضای بدن دنبال گناه می‌گردد و آن گناه را از از آن اعضا خارج می‌کند.(پس منظور عالم ماده است زیرا روح اعضا و اجزا ندارد)
    • نکته اینجاست که بیماری امر مادی هست و آن گناه را که خارج می‌کند هم امری مادی است. پس نگهداری گناه در اندام امری مادی است. چون اگر غیر مادی بود امر مادی در امر غیر مادی تأثیر ندارد وبرعکس زیرا باهم سنخیتی ندارند. امر غیر مادی نه ظرفی از نوع مکان و زمان دارد و غیره
    • از نظر آقای تبریزیان روح یک امر مادی هست و روح مجرد نیست. 
    • حتی جبرئیل تبدیل می‌شود به شکل یک انسان و وحی می‌کند
    • بیمار شدن یک امر مادی است و مال بدن است و در عالم ماده است.
    • رویات می‌فرماید: روح در قبر می‌ماند
    • جهنم در همین دنیا هست  و خورشید بقدری بزرگ می‌شود که زمنی را فرا می‌گیرد و تبدیل می‌شود به جهنم و کسانی که به بهشت منتقل می‌شوند انتقال پیدا خواهند کرد
    • با گناه در اعضا و جوارح تحولی رخ می‌دهد که ممکن است تحول شیمیایی باشد و ممکن است فیزیکی باشد و برخی ممکن است ژنتیکی باشد
    • حضرت رسول ص: هرگاه مسلمان بیمار شد، برای او بهترین کاری که می‌توانست انجام بشود نوشته خواهد شد و گناهانش مانند برگ درختان
    • نتیجه:پس گناهان به شاخه‌ای(به اصلی) مرتبط هست که با گناه ارتباط بین ریشه سست می‌شود و جدا می‌شود
    • رسول خدا ص: مومن اگر یک تب کند گناهانش می‌ریزد (بصورت پراکنده و مانند برگ درختان) و ناله‌اش تسبیح و فریاد او میشود تحلیل(لااله الا الله)
    • محل چسبیدن گناه و اتصال گناه شبیه شاخه درختان است و گناهان برای انسان مانند برگ است و با بیماری این برگ‌ها سست شده و جدا می‌شود
    • در ماهیت اطلاعات و مواردی که در اندام محفوظ می‌ماند روایت داریم که خود گناه محفوظ می‌ماند و نه اینکه عکس یا صورت آن یا نتیجه بلکه خود گناه محفوظ می‌ماند. روایت گفته بود که با بیماری خود گناه را از آن خارج می‌کند
    • روایت: هرگام مسلمان بیمار شود خود گناهان ساقط می‌شود (پخش و این طرف و آن طرف می‌ریزد)
    • گناهان از انواع مختلف هستند: نوشیدنی و نگاه کردنی و گفتنی و پوشیدنی و لمس کردنی و غیره و این که انسان به طور عادی نمی‌تواند این موارد را که در اندام محفوظ می‌ماند را درک نماید.
    • قرآن: می‌فرماید که شهادت داده می‌شود. یعنی اندام تصویری از گناه را منعکس ‌می‌کنند(این را می‌توان براحتی درک کرد اما اینکه خود گناه محفوظ بماند درکش سخت است)
    • حقیت گناه را باید شناخت. گناه یک تحول و تغییر ژنتیکی است و انسانی که گناه می‌کند تغییر درونی دارد که ژنتیکی است و این مواردی که مشاهده می‌شود نتیجه آن تغییر درونی است.

    گناه در کجای بدن محفوظ می‌شود

    • باید در جایی بماند تا اینکه تا روز قیامت بتواند محافظت شود.
    • سلول‌های عصبی تا موقع مرک تلف نمی‌شود و میماند
    • لزوما ذخیره سلول عصبی نمی‌شود زیرا قرآن می‌فرماید انسان به پوست خود می‌گوید چرا شهادت دادی
    • بنظر می‌ماند گناه در ژن‌ها محفوظ می‌ماند.
    • ژن در روایات به طینت تفسیر می‌شود و این چیزی است که هیچگاه تلف و ازبین نمی‌رود
    • در قبر هم ژن‌ها می‌ماند
    • مانند تخم گیاهان که تمامی مشخصات و محفوظات انسان را دارد و ازآن دوباره انسان می‌تواند بوجود آید.
    • در هر سلول از سلول‌های بدن ژن‌ها قرار دارند
    • سلول‌های انسان تلف می‌شوند ولی ژن‌های انسان می‌ماند (در سخت‌ترین شرایط و یا استحاله هم می‌ماند)
    • وقتی قیامت می‌شود دوباره انسان همانند تخم وقتی شرایط مناسب را مهیا دید دوباره رشد می‌کند و در صحنه محشر ورود می‌کند و دوباره زنده می‌شود
    • در روایت گفته شده که این ژن‌ها در قبر می‌ماند و از کلمه مستطیر استفاده شده و درمورد ویروس کلمه مستطیر استفاده شده است زیرا در شرایط نامساعد اگر به ویروس نگاه کنی می‌بینی که مرده است و تمام صفات یک مرده را دارد و وقتی شرایط مناسب پیدا می‌کند شروع به رشد و تحرک می‌نماید
    • انفجار هسته‌ای تبدیل ماده به ماده دیگر است و در این مورد هلیم به هیدروژن تبدیل می‌شود و هیدروژن تبدیل می‌شود به هلیم
    • تمام هستی از جنس موج و فرکانس است و اندازه این فرکانس‌ها فرق می‌کند
    • روایات: چیزی از سلول‌ها هست که هیچگاه از بین نمی‌رود
    • روایت: انسان وقتی محشور می‌شود با تمام سلول‌‌هایش که تلف شده و به چیز‌های دیگر تبدیل شده است محشور می‌شود
    • روایت: در محشر انسان به اندازه خیلی بزرگ محشور می‌شود. گفته شده است که سر انسان در روز حساب به اندازه یک کوه است
    • روایت: روز حساب فقط اندازه پوست انسان 40 یارد هست
    • گناهان محفوظ مانده آیا سبب بیماری می‌شود یا خیر؟ بله
    • روایت: بیماری برای مومن پاک کننده و رحمت است و برای کافر  لعنت  است. نتیجه: بیماری یک کثیفی هست که بیماری آن را پاک می‌کند و آن کثیفی(رجس) و نجاست برای بدن انسان ضرر دارد(اشاره به آب لجن که از بدن گناه‌کاران در روز قیامت خارج می‌شود و کسی که تشنه است آن را می‌نوشد).
    • روایت: مومنی از شیعیان به بیماری مبتلا نمی‌شوند مگر به سبب گناهی که در گذشته مرتکب شده‌اند و این بیماری و درد، پاک کننده است.
    • رسول خدا ص: بیماری انسان تمام اعضای بدن را دنبال می‌کند و گناه را از آن خارج می‌کند.
    • تطهیر یعنی خارج کردن گناه
    • پس گناه ناپاکی هست 
    • ۰ نظر
    • ۲۴ تیر ۹۸ ، ۲۱:۵۰
    • ۱۲۹ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab

    صوت: URL

    دروس آقای تبریزیان قسمت ۱۴:

     اسباب و علل غیر مستقیم بیماری

    1-گناه

    • آیا گناه سبب مرگ می‌شود یا خیر؟ خیلی از بیماری‌ها کشنده است و در نهایت بیمار می‌میرد و این دلیلی است بر سبب مرگ در پی بیماری حاصل از گناه.
    • گناه سبب نزدیک شدن اجل می‌شود و جلو افتادن زمان فوت می‌شود.
    • روایت: کسانی که به سبب گناه می‌میرند بیشتر  اند از آنهایی هستند که با اجل عادی می‌می‌رند. کسانی که به سبب احسان عمر میکنند بیشتر اند از کسانی که به عمر عادی عمر می‌کنند

    بیماری‌های استثنا شده

    • برخی بیماری هستند که این بیماری‌ها به سبب گناه حادث نمی‌شوند
    • روایت: خداوند مومن را به هر بلایی و اورا میمیراند به هر نحو مرگی،‌ اما او را به بی عقلی مبتلا نمی‌کند.
    • نشان آن هم حضرت ایوب است که به خیلی بلایی دچار شد اما به بی عقلی دچار نشد.
    • روایات دیگر داریم که مومن به جذام و پیسی و بیماری های شائنه (دسته بیماری‌هایی که چهره را زشت می‌کند)  مبتلا نمی‌شود.(عدم ابتلا به بیماری بی‌عقلی از همه محکم‌تر است و محال است که مومن دچار بیماری بی‌عقلی شود زیرا با عقل توحید خداوند را می‌تواند بگوید و خداوند این را از او نمی‌گیرد)
    • دلیل آن هم این استکه چون با دستورات اسلام از عوامل این بیماری آشنا هست پس آن را رعایت کرده و  دجار بیماری بیماری پیسی و جذام و موارد شائنه نمی‌شود و اگر به دستورات اسلام گوش نکند(خلاف کند) ممکن است که دچار شود.

    برخی بیماری‌ها که اگر انسان گناه کند به این موارد مبتلا می‌شود

    • روایت: تب سهم هر مومنی از آتش جهنم هست
    • روایت: یک شب تب گناهان یک سال را پاک می‌کند
    • بیشتر گناه با تب برطرف می‌شود
    • روایت: هیچ اضطراب رگی (ارق) حاصل نمی‌شود و ابتلایی به میگرن صورت نمی‌گیرد برای مومن مگر بواسطه گناه
    • گناه سبب سردرد می‌شود
    • کسی که گناه کند ممکن است به همه گناهان مرتکب شود ولی این موارد در روایت‌ها تصریح و تأکید شده است.
    • بیماری گناهان را پاک می‌کند: روایت: مومن به مبتلا به بیماری و خستگی و اذیتی و اندوهی(حزن) و اندوه (هم و غم) مبتلا نمی‌شود مگر بخاطر کفاره گناه او
    • اگر کسی گناه کند موانع بیماری برطرف می‌شود و خداوند شرایط را فراهم می‌کند تا او بیماری شود تا اینکه کفاره گناهش باشد و با این‌گناهان در روز قیامت مواخذه نشود
    • روایت: هرگاه خداوند خیری برای بنده اش بخواهد او را در این دنیا عقوبت می‌کند و هرگاه اراده کند تا شری به بنده‌اش برسد، گناهانش را نگه‌داری میکند تا اینکه روز قیامت برسد تا آنجا عقوبت شود
    • بیمار شدن افراد(پاک شدن گناهان) یک علل غایی دارد و هدفی دارد
    • روایت از حضرت رسول ص: هر بدنی که تذکیه نمی‌شود و زکاتش پرداخت نمی‌شود این ملعون است درهر 40 روز یک بار باید بدن زکات بدهد و اصحاب گفتند یا رسول‌الله  ص زکات بدن چیست؟  فرمود اینکه بدن مبتلا به آفتی شود. زمانی که اصحاب این را شنیدند ترسیدند و رسول خدا این ترس را دید فرمود: این خراشی که در بدنش بوجود می‌یاید و سنگی که به او می‌افتد و  پایی که با زمین برخورد میکند و مبتلا به مختصر بیماری می‌شود و خاری که در دست یا پایش فرو رود و مشابه این را فرموند تا اینکه به  پرش چشم انسان هم اشاره کردند.
    • روایت: بیماری برای مومن پاک کردن  و رحمت است و برای کافر تأدیب و شکنجه و نفرین است و همواره این بیماری همراه مومن است و از او جدا نمی‌شود تا انیکه تمام گناهان اورا پا کند
    • روایت: میگرن و سردرد یک شب کل گناهان را می‌ریزد مگر کبائر
    • گناه علت فاعلی یک بیماری است ولی پاک شدن گناه(کفاره بودن گناه) علت غایی است.
    • وجود گناه سبب بیماری و بیماری علت پاک شدن گناه است.
    • چیزی که سبب بیماری است خود گناه است و چیزی که توسط بیماری پاک می‌شود، خود گناه نیست بلکه اثر گناه است.
    • آیا بیماری برای مومن خوب است یا اینکه بد؟ از روایت‌های زیادی استخراج می‌شود که بیماری برای انسان خوب است زیرا کفاره است و پاک کنند است واین موارد مفید است. پس گناه خیر است
    • روایت: بیماری فقط گناه را پاک می‌کند و ثواب ندارد.
    •  روزی ابوذر مبتلا به بیماری شدید شد و پیش حضرت رسول ص رفت و حضرت رسول به او فرمودند که چگونه صبح کردی و ابوذر گفت که شب را صبح کردم با تب و پیامبر فرموند که صبح کردی در یک تکه از باغ‌های بهشت. درگیر زندگی بودی و خداوند بوسیله این تب گناهانی که در دینت خدشه می‌کند آمرزید و  بشارت باد بر تو ای ابوذر
    • روایت: بیماری برای مومن رحمت و تطهیر و پاک کننده است
    • روایت از رسول خدا ص: برای بیماری چهار خصلت هست: ۱-گناهانش نوشته نمی‌شود ۲-تمام اعمال خیر او و عبادتی که در حال سلامتی انجام میداد هر چند در بیماری انجام ندهد و بخاطر بیماری نتواند انجام دهد برای او نوشته می‌شود ۳-بیماری او میرود سراغ همان عضو از بدن او و گناه آن را از آن عضو خارج می‌کند ۴-اگر بمیرد میمیرد درحالی که گناهانش آمرزیده شده است واگر زنده بماند با گناه آمرزیده شده زنده مانده است
    • روایت: برای بیماری سه منفعت هست: ۱- در بیماری یاد خدا می‌افتد۲-درحال بیماری اگر دعا کنید مستجاب می‌شود ۳- بیماری گناه را از بین می‌برد
    • روایت: مردی سراغ حضرت رسول ص آمد و پیامبر به ایشان گفت تب را می‌شناسی و ایشان گفتند که تب چیست؟ پیامبر  فرمودند: دردی که سر را فرا می‌گیرد و گرمی که در بدن است و آن مرد فرمود که هیچگاه به تب مبتلا نشدم. حضرت پس از رفتن این مرد به اصحاب فرمود کسی که دوست دارد یکی از اهل جهنم را ببیند به این مرد نگاه کند
    • نشانه اهل جهنم بودن است برای کسی که به تب و درد مبتلا نشود
    • روایت: این را دوست ندارم که کسی در دنیا مبتلا به بیماری و دردی نشود
    • امام علی ع: سلامتی خودش دردی و بیماری است.(بعنوان بیماری است چون عاملی برای پاک شدن نمی‌شود)
    • روایت: برای اهل بلا در آخرت درجاتی است که این درجات به وسبله عمل بدست نمی‌آید و این درجه بوسیله بلا بدست می‌آید و این درجات بقدری بزرگ است که شخص در آخرت آرزو می‌کرد که بدنش بوسله بلایا تکه تکه می‌شد
    • روایت: کسی به حقیقت ایمان نمی‌رسد مگر اینکه این سه خصلت را داشته باشد: ۱- مرگ برای او محبوب‌تر است از زندگی ۲- فقر برای او محبوب تر است از غنا ۳-بیماری برای او از سلامتی محبوب تر است
    • وصیت حضرت رسول به امام علی ع: ناله مومن از بیماری تسبیح است و وقتی از بیماری داد میزند این تحلیل(لا اله الا الله گفتن) است و خوابیدن او عبادت است و وقتی بیمار می‌شود و به این سمت و آن سمت می‌خوابد حکم جهاد است در راه خدا
    • روایت: هرگاه خداوند کسی را دوست داشت اور ا مبتلا به بلا می‌کند و دور او همه بلایا می‌گردند
    • روایت: هرگاه خداوند بنده‌ای را دوست داشته باشد تحفه‌ای نظیر میگرن یا تب یا ورم ملتهمه  به او می‌فرستد
    • علی رغم همه روایت‌ها  واینکه چقدر بیماری خوب است اما انسان نباید از خداوند بیماری درخواست کند و باید از خدوند عافیت بخواهد
    • ناله مومن از بیماری تسبیح است و وقتی از بیماری داد میزند این تحلیل(لا اله الا الله گفتن) است و خوابیدن او عبادت است و وقتی بیمار می‌شود و به این سمت و آن سمت می‌خوابد حکم جهاد است در راه خدا است اما عافیت نزد من برتر است
    • رسول خدا ص کسی را دید که از خداوند صبر می‌خواست و پیامبر ص فرمود از خداوند بلا خواستی و صبر با بلا هست و این کار را نکن و از خداوند عافیت بخواه
    • جمع بندی: بیماری خوب است اما انسان نباید از خداوند بیماری را بخواهد و بلکه باید از خداوند عافیت را بخواهد و سلامتی را بخواهد
    • استفاده از موارد روحیه بخش خودش از حقیقت طب است. با موارد روحیه بخش مثلا اینکه گناهان انسان با بیماری پاک می‌شود می‌توانیم امید به بیمار بدهیم و ایشان را در جهت بهبود یاری نماییم
    • حضرت موسی ع از خداوند سوال میکند که دارو از چه کسی است؟ خداوند فرمود از من است و حضرت فرمود که مردم با طبیب چکار میکنند و خداوند فرمود که دل‌هایشان را خوش می‌کنند
    • بیمار وقتی بیمار می‌شود ناراحت و ناخوش و دلخوری پیدا می‌کند و این حالت دلخوری اش را تشدید میکند و این غصه و هم و غم خودش عامل بیماری است و بیماری او را تشدید خواهد کرد و وقتی بیمار را دلخوش میکنیم سبب میشود که انگیزه او بیشتر شود  چه بسا خوشحال هم بشود
    • بیماری نظر خداوند است به بنده و وقتی خداوند کسی را بیمار میکند یعنی اینکه با او کار دارد و ایشان را دوست دارد. یک هدیه ای است برای بنده از سمت خدا

    بیماری کافر چه حکمی دارد

    • روایت: بیماری برای مومن تطهیر و رحمت است و برای کافران تأدیب و لعنت و عذاب و دور کردن از خداست: چرا؟
    • زیرا مومن وقتی می‌فهمد که این بیماری عامل پاک کنندگی دارد به خداوند امیدوار تر می‌شود
    • وقتی کسی بیمار می‌شود به سمت خداوند گرایش بیشتری پیدا خواهد کرد
    • اما: وقتی کافر مریض می‌شود دلیلی برای بیماری نمی‌بیند و تنها بدشانسی را عامل آن می‌داند و این که چرا باید من  مریض شوم،‌ خود عذاب محسوب می‌شود.
    • روایت: بیماری ها برای کافر انتقام است و سبب عذاب آخرت هم می‌شود و این نیست مگر بخاطر گناه و گناه بخاطر شهوت است
    • نوع بیماری مومن و بیمار کافر تفاوت دارد و همچنین بیماری مومن و بیماری کافر اختلاف دارد
    • امام معصوم ع: ما صبح می‌کنیم با بلا و شب می‌کنیم با بلا و اگر بلایی بیاید صبر میکنیم و به این بلاها عادت داریم ولی کافر به خوشی و رفاه و راحتی عادت کرده و بابلا مکدر می‌شود
    • ۰ نظر
    • ۲۱ تیر ۹۸ ، ۱۳:۰۰
    • ۱۷۲ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab

    صوت: URL

    دروس آقای تبریزیان قسمت ۱۳:



    عمومیت گناه نسبت به ایجاد بیماری:

    آیا هر گناهی میتواند سبب بیماری شود؟
    حدیث: حضرت رسول ص: هرگام مومن گناهی مرتکب شود خداوند او را به فقر مبتلا میکند و اگر این فقر کفاره گناهش نبود اورا به بیماری مبتلا می‌کند واگر باز هم کفاره گناهش نبود اورا به ظلم و ترس از سلطان یا حاکم مبتلا میکند.
    برداشت از حدیث:
    ۱:برخی کناهان کفاره اش فقر است و برخی کفاره اش بیماری و برخی کفاره اش ظلم سلطان و ترس از سلطان است (به جهت شدت آن گناه) 
    ۲-روایت اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید آنگاه شرورهای شما بر شما مسلط میشوند و آنگاه اگر دعا کنید اجابت نخواهد شد.
    ۳-کفاره گناه تابع مقدار گناه است پس هر گناهی میتواند سبب هرگونه کفاره باشد چون ممکن است آن کوچک را به دفعات انجام دهد و مقدار آن زیاد شده و کفاره اش بشدت سنگین شود
    4-بیماری پاک کننده گناه است.
    روایت: نیست بیماری مگر بخاطر گناه.  یعنی هر گناهی میتواند سبب بیماری شود. تمامی بیماری ها سبب گناه هست.
    روایت: خداوند انسان را خلق کرده و اورا میشناسد و غذاهای مفید را حلال و مضر را حرام کرده است.
    برداشت از روایت: غذا می‌تواند سبب بیماری شود.
    روایت: مضطرب نمیشود رگ یا ژنی (اِرق) و پا با زمین برخورد نمیکند مگر بخاطر گناه
    روایت: سنگ روی انسان نمی‌افتد و خراش چوبی به انسان وارد نمیشود مگر بخاطر گناه
    تبریزیان: غفلت هر آن و لحظه ممکن است صورت بگیرد
    روایت: از گناهان بپرهیزید روزی کم نمیشود و بلایی نازل نمیشود مگر بخاطر گناه حتی خراش و افتادن در گودال و مصیبتی که انسان دچار میشود
    نتیجه گیری: گناه میتواند سبب هر بیماری شود.
    نتیجه گیری ؛ هدف بیماری، پاک کردن گناه است.
    روایت: نیست پرنده ای که شکار میشود مگر بخاطر اینکه تسبیح را ترک کرده است.
    تبریزیان: ممکن است در هر لحظه ای ممکن است اثرات منفی گناهانی که مرتکب شده ایم(و غافل هستیم) به ما نازل شود. باید منتظر پیامدهای گناهان باشیم و از گناهان به درگاه خداوند طلب مغفرت نماییم
    گناهانی وجود دارد که عموم آن را گناه میپندارند: نظیر دروغ و غیبت و تهمت و اسراف و شکنجه حیوانات و ظلم و تخریب طبیعت و خوردن اموال یتیم و گرفتن حق مردم و غیره 
    گناهانی هست که تمامی ادیان آسمانی آن را گناه میندارند: زنا و خوردن شراب و همبستر شدن در حیض و ترک یاد خدا و ذکر خدا 
    گناهانی هست که از ضروریات دین اسلام هست: خوردن گوشت مردار و خوردن خون و خوک
    گناهان واقعی که اختلاف هست: آلوده کردن فضا و آب و تغییر در خلقت خدا ایجاد کردن - کارهای ژنتیکی کردن که مثلا کاری کند که گاو و گوسفند گوشت بخورد و غیره
    تمامی مکروهات سبب نقص در زندگی میشود و مکروه یعنی برای انسان ضرر دارد. ممکن است منجر به بیماری شود
    ترک مستحبات هم ممکن است نتیجتا منجر به بیماری شود.
    روایت: روزه بگیرید تا سالم بمانید: یعنی آدم‌های مریض روزه گرفتن موجب سالم شدن می‌شود اما اگر توانایی روزه گرفتن دارد  و آدم‌های سالم روزه بگیرید تا سالم تر شوید.
    روایت: هم و غم سبب بیماری میشود. اصرار به انجام موضوعی و اگر آن موضوع صورت نگرفت ایشان گرفته و ناراحتی بسیار زیاد دچار میشود.

    سبب مستقیم و غیر مستقیم

    گناه سبب غیر مستقیم برای بیماری هست
    مثلا کسی که با چاقو دستش زخم شده است. در این مثال چاقو سبب مستقیم و گناه سبب غیر مستقیم است.
    چه مکانیزمی است که توسط آن عمل منجر به گناه میشود:
    روایت: نَفسْ چیزی است که در بدن انسان جریان پیدا میکند هم می‌تواند گرم و هم‌میتواند سرد باشد.
     اگر نفس گرم بود:
    مایه‌ی شر میشود
    به چیزی که دارد راضی نمی‌شود،
    احساس راحتی می‌کند
    آدم را می‌کشد
    حالت سبکی پیدا می‌کند
    دلخوش و سرخوش می‌شود درحالی که  این خوشحالی در چهره او نمایان می‌شود
    فجور می‌کند
    زنا می‌کند
    میرقصد
    بذل و بخشش بدون حساب می‌کند
    از حال عادی خارج میشود
    اگر نفس سرد بود:
    غمگین می‌شود(مهموم)
    محزون می‌شود(محزون)
    بی‌حرکت می‌شود(سکون)
    پژمرده و مأیوس می‌شود
    در ادامه حدیث: این موارد همان عوارضی هست که سبب بیماری میشود و راه بیماری از این موارد هست و این نمیباشد مگر بخاطر گناه و خطا و عوارض موافق با یک نوع غذا یا نوشیدن هست که در یک زمان صورت گرفته است و آن زمان با آن غذا یا نوشیدنی موافق نیست(آن غذا و آن زمان با هم همخوانی نداشته و سنگین است) و آن بخاطر گناه هست که سبب درد و انواع بیماری هست و بینایی و شنوایی و جوارح او و رگ ها و ژن ها و اعضای بدنش سربازان خدا هستند و آماده حمله به خود انسان هست و از هر جزء می‌تواند تورا بیمار کند
    نتیجه گیری:
    گناه شروع سلسله اسباب بروز و پیدایش بیماری است.
    چیزی که سبب مستقیم بیماری میشود خوردن غذای یا نوشیدنی است که در زمان مناسبی نباشد.(زمان بیولوژیکی بدن یا زمان روز)
    عامل مستقیم غذا یا نوشیدنی در غیر وقت و عامل غیر مستقیم خود گناه و نافرمانی خداوند
    گناه سبب میشود که غذای طیب در زمانی خورده شود که بشود خبیث (از حالت گوارا به حالت پلید در آید)
    دگر گونی در ساعت میشود ناموافق بخاطر گناه
    ساعت ناموافق: زمانی که بدن آمادگی پذیرش آن غذا را ندارد
    انسان گاهی مثلا در وقت ظهر بدنش آمادگی پذیرفتن غذا ندارد و نباید بخورد. بدن آمادگی ندارد.
    مثلا نیاز دارد به غذای سنگین برای اینکه فعالیت سنگین دارد و اگر در زمانی که فعالیت سنگین ندارد غذای سنگین بخورد او را در جهت بیمار خواهد کشاند

    آیا گناه سبب بیماری دیگران میشود یا خیر:

    قرآن همه قوم صالح شتر را پی نکرده و تنها به آن راضی بودند بخاطر همان تمامی این قوم عقوبت شدند
    مثلا کسی برود و آب یک منطقه را آلوده کند درنتیجه کاری کرده تا خیلی ها بیماری شوند و بخاطر اینکه سکوت کرده اند و راضی هستند به این کارخانه و موارد مشابه به عقوبت آلودگی آب دچار می‌شوند.
    خداوند به فرزندان بنی اسرائیل می‌فرماید که چرا انبیاء خداوند را کشتید، درحالی که آنها نکشتند و پدرانشان کشتند و این بخاطر آن هست که به کار آنها راضی بودند
    امام علی ع: بیماری کودک بخاطر گناه پدرو مادر مبتلا میشود تا پدر و مادر گناهانش پاک شود

    بیماری های نوظهور(بیماری هایی که در گذشته نبوده و اکنون ظاهر شده)

    روایت: هر وقت مردم گناه تازه ای مرتکب شدند درحالی که در گذشته انجام نمیدادند، خداوند بلایی حادث میکند از بلاهایی که در گذشته نبوده است و جدید حادث میشود
    روایت امام علی ع: داروی خودت در خودت هست اما نمیبینی- بیماری تو از خودت است اما نمیدانی
    تئوری اسلامی این است که بیماری جدید معلول گناه هست. هر نقصی در این عالم بوجود میاید از انسان است.
    • ۰ نظر
    • ۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۹:۳۹
    • ۱۲۸ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab

    صوت: URL

    دروس آقای تبریزیان قسمت ۱۲:


    5-حرام پنجم که سبب بیماری میشود: خوردن خون است

    • شیطان حرام را لذیذ جلوه می‌دهد
    • خوردن خون حرامی است که قرآن صریحتا آن را نهی کرده است
    • روایت: خوردن خون موجب میشود که خورنده خون مبتلا  به آب زرد شود. آن آبی است که در شکم جمع شود و طبیبان مجبور میشوند که شکم را سوراخ کرده و آن را خالی کنند. شکم سفت میشود. قساوت قلب میشود
    • به کمی مهر و محبت دچار شده و بیرحم می‌شود و دیگران از او درامان نخواهند بود. حتی دوست او هم در امان نخواهد بود و ممکن است دوست خود را بکشد.
    • روایت:  خوردن خون سبب فساد بدن‌هاست. سبب ابتلا به آب زرد میشود (سینوس کبدی یا سیروس کبدی) کبد مشکل پیدا میکند و سفت میشود وباید سوراخ کنند
    • دهان را بد بو میکند و بدن را بد بو میکند و انسان را بد اخلاق میکند و سبب قساوت قلب می‌وشد و بی مهر و رحم می‌شود تا اینکه فرزند و والد و رفیق خودش را بکشد.
    • روایت: رنگ انسان را دگرگون میکند و بیشتر سبب ابتلا به جزام(بیماری های ژنتیکی) خوردن خون است.
    • در شرق زمین، خوردن خون رایج است و به این دلیل پوست آنها به رنگ زرد است.

    ششمین موردی که سبب ابتلا به بیماری میشود  خوردن طحال است که حرام است

    • طحال در حقیقت یه جور خون است که همان مشکلاتی که خوردن خون سبب میشود طحال هم سبب میشود بخصوص اینکه طحال ماهیت خون فاسد است و به همراه مضرات
    • خون مضرات دیگر هم دارد
    • روایت : طحال نباید خورده شود زیرا ماهیت طحال خون است
    • کسی از امام علی ع پرسید : با وجود اینکه طحال و کبد(جگر) یکی هستند اما چرا خوردن طحال حرام و خوردن جگر حلال است. امام پاسخ داد که این دو یکی نیستند و با هم فرق دارند . امام
    • فرمود دوظرف آب و طحال و جگر بیاورید. فرمود آن دو را از وسط برش داده و در آب قرار داده و آن را در آب بمالید. دیدند که پس از گذشت زمان از مالیدن این دو  جگر تغییر نکرده و سفید تر شده
    • اما طحال منحل شده و تنها رگ و پوست و مقداری غشا باقی ماند.
    • طحال هیچی جز خون نیست
    • روایت : طحال خانه خون فاسد بدن است
    • وقتی خون فاسد میشود یعنی 
    • ترکیبات خون کلوبول سفثدی وقرمز وپلاکت وقتی میمیرند
    • میمیرند آنگاه میروند به طحال
    • طحال در حقیقت یه جور صاف کننده خون و صافی خون است.
    • روایت: طحال نخورید زیرا خانه خون اس و مضغه شیطان است
    • مُضغِه یعنی جویده  یعنی یک تکه گوشت که در دهان قرار داده و می جود و به آن میگویند مضغه
    • منظور از جویده شیطان: میگروب وقتی به بدن حمله میکند یک درگیری در بدن اتفاق می افتد و گاهی گلوبول سفید غلبه میکند و گاهی میکروب ها غلبه میکند و گلوبولها را میجود و جویده را دور
    • میاندازد و مواد گلوبول  را میمکد و این جویده شده ها میرود به طحال
    • ااحتمال دوم: خود طحال جویده شیطان است.
    • روایت: طحال سهم شیطان است از گوسفند
    • این مواد زاید به طحال میرود  ودر آنجا خورد میشود و در آنجافرستاده میشود به کبد و از کبد به کیسه صفرا فرستاده میشود
    • مواد زاید از طحال به کیسه صفرا  و بعد به روده
    • موادی که در کیسه صفرا هست همام مواد در طحال است.
    • همان فسادی که خون به بدن وارد میکند در طحال و مردار یکسان است.

    هفتمین گناه که سبب بیماری هست: خورن غدد که در گوشت است و خوردن آن سبب ابتلا به جذام است

    • امام علی ع: اگر کسی گوشت بخرد باید غده های آن را جدا کند و آن سبب تحریک ژن جذام است.
    • وقتی گفته می‌شود سبب جذام میشود، منظور تمام بیماری‌های ژنتیکی است که شاخص بیماری ژنتیکی همان جذام است

    هشتمین گناه و حرام که سبب بیماری میوشد خوردن گوشت خوک است که قرآن صریحا آن را نهی کرده است.

    • خوک در اصل انسان بوده و نسخ شده و به خوک تبدیل گشته است و خوردن گوشت انسان حرام است.
    • خَنزیل یعنی گوشت خوک
    • انسان از وقتی که پا روی زمین گذاشت همه موارد (آب هوا و خاک و ... ) سیر تنازلی داشته است. بهترین‌ها و زیباترین انسان‌ها آدم بوده است که از بهشت آمده.
    • این خوک‌هایی که در طبیعت هستند از نسل همان انسان‌هایی هستند که نسخ شده و به خوک تبدیل شده است
    • بنظر آقای تبریزیان میمون انسان بوده و نه اینکه انسان میمون بوده و به انسان تبدیل شده است(آیه قرآن: کسانی که سد درست کردند در روز شنبه یا یکشنبه تعدی کردند و ماهی ها را شکار کردند را ما میمون تبدیل کردیم-بنی اسرائیل بودند)
    • کثیف ترین غذاها غذای خوک است.

    نهمین گناه خوردن گل و خاک است:

    • نهی شدید و اکید در مورد آن وارد شده است
    • حضرت  رسول ص: خداوند آدم را از گل آفریده است و خوردن گل بر نسل او حرام کرده است
    • بیشترین ترفندهای شیطان(دام) تا اینکه به انسان آسیب برساند خوردن گل است.
    • گل سبب بیماری در بدن است و سبب هیجان و حرکت بیماری‌های نهفته است.
    • هرکس خاک یا گل بخورد بدنش ضعیف میشود، به قدری که نشسته نماز خواهد خواند و این درحالی است که پیش‌تر توان ایستاده نماز خواندن را داشته است.
    • حضرت رسول ص: اگر کسی گل بخورد اگر بمیرد خودش به مرگ خود با خوردن گل کمک کرده است.(نوعی خود کشی و قتل نفس خودش)
    • منظور یک بار و دوبار خوردن نیست بلکه استمرار است. زیرا در روایت هست: کسی که بر خوردن گل استمرار داشته باشد در قتل نفس خودش شریک خواهد بود.
    • خورن گل سبب کدام بیماری میشود: روایت: مبتلا به خارش در بدن و سبب بواسیر و سبب بیماری بد را به هیجان آوردن و چهره انسان را زشت میکند و سبب از بین رفتن نیرو و قوت است.
    • نکته: برخی بیماری‌هایی که سبب خارش می‌شودبییماری خونی و بیماری کبد است

    تنبیه هایی که در اسلام در نظر گرفته شده است:

    • در تئوری اسلامی عمده ترین سبب بیماری، گناه است و اگر اسباب دیگری برای بیماریوجود داشته باشد، آن هم در ذیل گناه می‌گنجد.
    • روایت: گناه سبب بیماری میشود. نکته انیجاست که نفرموده گناه غذایی سبب بیماری میشود پس هرگونه گناه موجب بیماری خواهد شد.
    • روایت: نیست از شیعیان کسی که مرتکب امری که ما از آن نهی کردیم نمیمیرد مگر اینکه مبتلا به بیماری است که گناهش را برطرف کند. بلایی که در اعمال یا در بدن او باشد تا اینکه با خدا ملاقات کند تا هیچ گناهی نداشته باشد و اگر چیزی مانده باشد جان کندن برای او سخت خواهد شد تا گناهانش پاک شود.
    • رسول خدا ص: اگر مومن مرتکب گناه شد سبب ابتلا به فقر میشود و اگر این کفاره گناهش بود که بود وگرنه مبتلا به بیماری می‌شود و اگر این کفاه گناهش بود بود وگرنه مبتلا به ترس از سلطان و حاکم میشود 
    • ۰ نظر
    • ۰۶ تیر ۹۸ ، ۲۳:۳۵
    • ۱۵۷ نمایش
    • behrooz mohamadi nsasab